زنبور عسل زندگی خاص و قابل توجهی دارد. حشرات کمی مانند زنبور عسل و مورچه وجود دارند که زندگی اجتماعی برجسته‌ای داشته باشند و روابط خود را بر مبنای تعاملات اجتماعی بنا کنند. به همین علت است که شاید مطالعه و تفکر بر روی زندگی زنبور عسل، به ویژه زندگی اجتماعی این حشره، کمک بزرگی برای ما انسان‌ها باشد تا از روش‌های غریزی این حشره برای ارتقای روندهای ارتباطات خود در جامعه و بازاندیشی در ساختار آن‌ها الگو بگیریم.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید تنها 10 درصد زنبورهای جهان، اجتماعی  هستند! یعنی تعداد بسیار زیادی از زنبورهایی که در دنیا زندگی می‌کنند، نه در کندو به سر می‌برند و نه علاقه‌ای به بودن در اجتماع دارند. این زنبورها در درختان و حتی خاک برای خود لانه‌های کوچکی درست کرده و به زندگی خود ادامه می‌دهند. این در حالی است که زنبور عسل عاشق مراوده و زندگی اجتماعی است، به گونه‌ای که اگر مدت کوتاهی از کندو دور بماند، تلف می‌شود.

اگر بخواهیم نگاهی به زندگی اجتماعی زنبور عسل داشته باشیم، قطعاً نکات ارزندۀ زیادی خواهیم یافت. با این حال، برخی نکات از زندگی این حشرۀ دوست‌داشتنی، برای ما آدمیان جذاب‌تر و در عین حال آموزنده‌تر هستند. در این یادداشت که از پایگاه خبری صنعت زنبورداری ایران نقل شده است، تلاش شده تا به مهم‌ترین درس‌های زندگی اجتماعی زنبور عسل نگاه کوتاهی بشود.


زنبورهای عسل برای هدف مشترک تلاش می‌کنند

شاید دیده باشید که زنبورها در تمامی طول روز در حال تلاش هستند. آیا یک زنبور برای زندگی خود به تنهایی نیز نیاز به این همه تلاش و فعالیت دارد؟ پاسخ در واقع، منفی است! اگر از دیدگاه اجتماعی به این قضیه نگاه کنیم، زنبور عسل  بیشتر از آن‌که برای خود در حال تلاش و تکاپو باشد، در حال تلاش برای قدرت بخشیدن به کلنی خود است. بسیاری از زنبورها به صورت واضح می‌دانند که قرار نیست الزاماً در فصل سرد زمستان زنده بمانند؛ با این حال تلاش می‌کنند تا میزان عسل و گردۀ گل بیشتری ذخیره کنند تا کلنی آن‌ها، زمستان‌گذرانی بهتر و آسان‌تری داشته باشد.

در واقع زنبورها برای یک هدف مشترک، یعنی سر پا ماندن کلنی تلاش می‌کنند. برای رسیدن به این هدف، زنبورها باید به صورت شبانه‌روزی کار کنند تا غذای کلنی، چه در بهار و چه در زمستان، تأمین شود. جمع‌آوری شهد و گردۀ گل به صورت روزانه، به همین علت صورت می‌گیرد؛ چرا که هم زنبورها با سن زیر یک ماه ـ که نمی‌توانند از کندو خارج شوند ـ به عسل و گردۀ گل نیاز دارند و هم زمستان زمان مناسبی برای چنین فعالیت‌هایی نیست.


زنبور عسل، جمعیت را بر خود ترجیح می‌دهد

زنبور عسل، به ویژه زنبور عسل کارگر، جمعیت کلنی را بر خود ترجیح می‌دهد. این موضوع را می‌توان در برش‌های مختلف زندگی زنبور مشاهده کرد؛ از زنبورهای پرستار لاروها گرفته تا زنبورهایی که به صورت مداوم اطراف زنبور ملکه حلقه زده‌اند تا به او غذا داده و وی را در هنگام تخم‌ریزی نظافت کنند، که همۀ آن‌ها نشان از یک فداکاری دسته‌جمعی در راستای حفظ کلیت واحد کلنی و تداوم حیات است.

علاوه بر این، زنبورهای کارگری که می‌توانند نیش بزنند، برای دفاع از کندو، به انسان یا برخی حیوانات مهاجم نیش زده و جان خود را از دست می‌دهند. در واقع زنبورهای کارگری که برای دفاع از کندو نیش می‌زنند، در یک عملیات  انتحاری خود را نابود می‌کنند. نیش زنبور پس از نیش زدن بر روی پوست انسان و حیوانات غیر نرم‌تن مهاجم، از بدنش جدا شده و به همین دلیل پس از چند ساعت جان خود را از دست می‌دهد.

یکی دیگر از فداکاری‌های جالب زنبور، از آن زنبور ملکه است. اگر جمعیت کندو بیش از اندازه زیاد شود، زنبور ملکه به همراه تعدادی از زنبورها از کندو خارج می‌شوند تا زنبور ملکۀ جوان جایگزین او شود. در واقع، زنبور ملکه با جان‌فشانی سعی می‌کند تا کلنی را سالم و قوی نگه دارد و جمعیت زیادی از زنبورها به همراه او برای یک زندگی جدید از کندو خارج می‌شوند.


هر زنبور عسل بدون هیچ چشم‌داشتی دیگران را راهنمایی می‌کند

یکی از ویژگی‌های زنبورهای عسل، رقصیدن است. این رقص که باعث شده دانشمندان زیادی به آن توجه داشته و بر روی آن تحقیقات زیادی انجام شود و به کاشف آن جایزۀ نوبل داده شد، در واقع نوعی اطلاع‌رسانی است. زنبورهای کارگر که چندین کیلومتر دور می‌شوند تا به منابع شهد و گرده برسند، پس از بازگشت به کندو شروع به انجام حرکاتی می‌کنند که به آن رقص زنبور گفته می‌شود. دانشمندان دریافته‌اند که این نوع حرکات، در واقع دادن آدرس دقیق محل وجود گرده و شهد است. زنبورهایی که توانسته‌اند این منابع غذایی را پیدا کنند، پس از بازگشت به کندو، شروع به آدرس دادن می‌کنند. در این صورت، زنبورهای دیگر بدون کم‌ترین زمان، خود را به منابع شهد و گرده می‌رسانند.

البته راهنمایی‌های زنبورها به همدیگر تنها به این موارد ختم نمی‌شود. در زمان بچه دادن کندو و مهاجرت برخی زنبورها نیز، زنبوران پیش‌قراول، مکان مناسبی برای احداث کندو یافته و دوباره با حرکات موزون خود زنبورها را به سمت مقصد راهنمایی می‌کنند.


نگهبانی از کندو با جان و دل انجام می‌شود

شاید یکی از کلیدی‌ترین نقش‌های در کلنی، از آن زنبورهای نگهبان باشد. گارد ویژۀ کندو در تلاش است تا زنبورهای ناشناس و هم‌چنین حیوانات مهاجم به کندو وارد نشوند. این زنبورها با هیچ کس رودربایستی ندارند. اگر زنبوری گردۀ گل یا شهد غیر مجاز با خود به همراه داشته باشد، اجازۀ ورود پیدا نمی‌کند. همۀ این موارد، یعنی حفاظت از کندو، با جان و دل صورت می‌گیرد تا گزندی به کندو نرسد. این شاید الگویی برای تمامی مدافعان و مرزبانان در سراسر دنیا  باشد که به هیچ وجه از مسئولیت خود جدا نمی‌شوند.


جمع‌بندی

زنبورهای عسل از جمله مفیدترین و جذاب‌ترین حشرات هستند که در زندگی اجتماعی آنان، نظم قابل توجهی حاکم است، به گونه‌ای که هر کدام از زنبورها، وظیفۀ مشخصی بر عهده دارد و در عین حال، حفظ کیان کلی کلنی، بر جان تک‌تک زنبورها ارجحیت دارد. دقت در قوانینی که بر شبکۀ ارتباطی زنبورها حاکم است، می‌تواند برای ما انسان‌ها نیز آموزنده باشد. در این صورت باید در زندگی آنان دقت و درس‌های لازم را اخذ کنیم. به علاوه، ضروری است بیشتر از پیش به اطراف خود توجه داشته باشیم و با چشمان بیناتری جهان پیرامون خود را مطالعه کنیم.

پی‌نوشت: این یادداشت از پایگاه خبری صنعت زنبورداری ایران نقل شده و به وسیلۀ مدیریت وب‌سایت هورامان‌هانی، ویرایش شده است.