ما در مجموعۀ هورامانهانی همواره در تلاشیم تا یادداشتهایی که برای مشتریان عزیز و سایر علاقهمندان تهیه میکنیم، «خواندنی و ساده و خودمانی و ترجیحاً کوتاه» باشند. به همین دلیل است که تلاش کردهایم آنها را در چهارچوب مفهوم جُستار تهیه و عرضه بکنیم. بنابراین ضروری است به عنوان نخستین یادداشت در هورامانهانی، به این مفهوم و دیدگاه ما دربارۀ آن بپردازیم.
در یادداشت «داستان ما در مجموعۀ هورامانهانی»، چگونگی بنیانگذاری مجموعۀ هورامانهانی را به زبانی خودمانی روایت کردهایم.
نخست باید بدانیم که جستار با پژوهش کامل و مقالۀ علمی فرق دارد. جستار یادداشتی است که بنمایههایی از پژوهش دارد، اما همچون مقالۀ منتشرشده در مجلات علمیِ دارای نمایههای استنادی بینالمللی، الزاماً دارای نتیجۀ دقیق و جمعبندی مطلوب نیست. جستار در واقع یادداشتی است که نوعی کنجکاوی و نقدپذیری و طلب نیز با خود دارد. نگارندۀ جستار با انتشار آن به نوعی دامنۀ کنجکاویهای خود را نشان میدهد، آن را در معرض دید خوانندگان و نقد آنان قرار میدهد و چون هنوز در حال کار بر روی موضوع است، از خوانندگان و منتقدانش میخواهد تا او را یاری دهند. از این رو ما در این جستارها، قصد ارایۀ متن قطعی نداریم. در واقع مطالب این جستارها مجموعهای از دادهها و بعضاً تحلیلهایی از آنچه هستند که در طول کارهای مطالعاتیامان به آنها برمیخوریم و به نظرمان مفید میآیند و باید یک زمانی در قالب کتابی، کتابچهای یا رسالهایْ چیزی نشر یابند.
دیگر آنکه، در این جستارها قصد علمیکاریِ محض نداریم! یعنی نمیخواهیم اصراری تام بر ظواهر تحقیقات علمی داشته باشیم. حقیقت آن است که برخی از ظواهر کار علمی، برای پارهای از کارها زایدهای بیش نیست، یا حداقل آنکه دستوپاگیر است!
دو دیگر آنکه این جستارها را در وبگاه و کانال تلگرامیامان منتشر میکنیم و از آنجا که پرواضح است که غیر از دوستان کرد و مشتریان بومی، کسانی دیگر نیز این جستارها را مطالعه میکنند، فعلاً از زبان فارسی بهره میبریم و جستارها را با همان الگوی نگارشی خودمانی مینویسیم و سعی میکنیم توضیحاتِ هر چند کوتاهی به برخی دادههایی که ممکن است برای زنبورداران حرفهای بدیهی باشد، پیوست کنیم تا سایر دوستان نیز مطالب را با جامعیت بیشتری بخوانند و شاید بهره یا حداقل لذت ببرند!
سه دیگر آنکه نشر این یادداشتها پیرو قاعدۀ مشخصی از حیث زمانبندی و برنامهریزی دقیق نیست! بهویژه آنکه این نخستین جستار را من، سید سعید حسینی، در دورۀ دانشجویی و زیست نیمقرنطینهای کرونایی و ابتدای راهاندازی وبگاه و در حالی که تقریباً همۀ فشار بنیانگذاری استارتاپ بر روی شخص خودم قرار دارد، نوشتهام و خود بهتر میدانید که دانشجوی بیچاره ممکن است گاه پرانرژی و باشوق باشد و بنابراین کاری را بیاغازد، اما پس از چند روز به کلی از آن دست بکشد. من امیدوارم از آن دست نکشم و همزمان که مطالعاتم را ادامه میدهم، جستارهایی نیز تهیه کنم؛ اما به هر حال میدانم که ممکن است میانۀ نشر جستارها، مدتهای زمانی گوناگون و بعضاً طولانیای نیز بیفتد. از این بابت پیشاپیش پوزش میطلبم.
یک نکته هم آنکه نه نشر جستارها، که خود جستارها نیز قاعدۀ مشخص و یا به بیان بهتر، روال محدودکنندۀ موضوعی ندارند! یعنی بنا نداریم با ریتم از پیشتعیینشدهای پیش برویم و دادهها را به ترتیب زمانی یا در بخشهای مختلف بیاوریم. اتفاقاً هر وقت به هر نکتۀ جالب و خواندنیای دست یافتیم، دیگر نمیخواهیم صبر کنیم تا آن را بعداً در جا و زمان خود گنجانده و بیاوریم. چنین کاری همان کتاب نوشتن است، در حالی که بنای ما در اینجا، «جستارهای خودمانی» است.
نکتۀ دیگر و آخر آنکه این جستارها را عمدتاً من به عنوان دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی که یک زمانی مهندسی برق خواندهام، مینویسم. میدانید که تاریخ دانشی است عموماً پرچالش و زیبا و کارا، و بعضاً بیقاعده و صرفاً سرگرمکننده. امیدوارم آنچه در این جستارها و احتمالاً متأثر از علاقههای تاریخیام میآورم، حداقل اگر همچون دانشی از علوم انسانی دلکش نباشد، خوانندگان را سرگرم کند و به آنها حس و حال خوبی از خواندن یادداشتها بدهد!
پینوشت: در تعریف اصطلاح جستار از یادداشت آقای حسن یوسفی اشکوری استفاده کردهام.
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت